کد مطلب:189019 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:159

تفسیر آفتاب
از اقدام های پایه ای باقر العلوم علیه السلام شفاف سازی موقعیت والای عترت است. باقر العلوم علیه السلام در مورد تفسیر عترت كه همان تفسیر آفتاب است، سخن فراوان دارد. بخشی از این سخنان را به تماشا می نشینیم.

باقر العلوم علیه السلام سخن می گوید: نحن اهل بیت الرحمة و شجرة النبوة و معدن الحكمة و موضع الملائكة و مهبط الوحی [1] «ما، اهل بیت مهربانی هستیم. ما درخت پیامبری هستیم، ما معدن و محل حكمت های الهی هستیم و ما محل فرشتگان و جایگاه فرود آمدن وحی هستیم، نحن اهل الذكر. اهل ذكر كه مردم باید به آنها رجوع كنند ما هستیم، فاسئلوا اهل الذكر. [2] نحن الشجرة التی قال الله تعالی اصلها ثابت. [3] «ما همان درختی هستیم كه خدای سبحان فرمود ریشه اش ثابت و پابرجاست».

نحن جنب الله نحن حبل الله و نحن من رحمة الله علی خلقه و نحن الذین بنا یفتح الله و بنا یختم، نحن ائمة الهدی و مصابیح الدجی و نحن الهدی و نحن العلم المرفوع لاهل الدنیا نحن السابقون و نحن الاخرون من تمسك بنا لحق و من تخلف عنا غرق نحن قادة غر المحجلین نحن حرم الله و نحن الطریق و الصراط المستقیم نحن معدن النبوة نحن اصول الدین، نحن السنام الاعظم. [4] .



[ صفحه 237]



«ما در بارگاه خداییم، ما حبل الله هستیم. ما از رحمت های ویژه بر خلق خدا می باشیم. ما همان هایی هستیم كه آغازها با ما شروع می شود و انجام ها با ما پایان می یابد. ما پیشوایان رهنمون و مشعل های روشن در تاریكی ها می باشیم. ما رهنمون یافته هستیم و ما پرچم های برافراشته برای انسان می باشیم. ما سبقت گرفته های پیشینیان و نیز پسینیان هستیم. هر كس به ما گرود به مقصد می رسد، و هر كس از ما جدا شود غرق می گردد. ما پیشوایان رو سفیدان هستیم، ما حرم خدا می باشیم. راه مستقیم ماییم، ما خاستگاه پیامبری هستیم و اساس دین ماییم. و فرازهای بزرگ و بلند دین ماییم».

و می فرماید: یا ابا الهذیل انه لایخفی علینا لیلة القدر ان الملائكة یطیفون بنا فیها. [5] «شب قدر بر ما پنهان نیست، در آن شب فرشتگان به دور ما طواف می دهند.» و نیز می فرماید: نحن ولاة امرالله خزان علم الله و ورثة وحی الله حملة كتاب الله [6] «ما اختیاردار فرمان خداییم و ما خزانه دار دانش خداییم و وارثان وحی خداییم و ما آن كسانی هستیم كه توان تحمل كتاب خدا را داریم».

آل محمد ابواب الله و سبیله و الدعاة الی الجنة و القادة الیها و الدلائل علیها الی یوم القیمة. [7] «آل محمد درهای گشوده شده به سوی خدایند آنان كه به سوی بهشت فرا می خوانند و مردم را به جانب آن رهبری می كنند. و تا قیامت رهنمون به جانب بهشت می باشند.» نحن اهل



[ صفحه 238]



العلم نحن معدن التأویل و التنزیل [8] «ما صاحبان دانش و مخزن تأویل و تنزیل هستیم».

قال ابوجعفر علیه السلام ان رسول الله أنال فی الناس و أنال و عندنا عری العلم و ابواب الحكم و معاقل العلم و ضیاء الامر و اواخیه فمن عرفنا نفعته معرفته و قبل منه عمله و من لم یعرفنا لم ینفعه الله بمعرفته ما علم و لم یقبل منه عمله. [9] «رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم بر مردم رساند، در نزد ما دستگیره های دانش است و درهای حكمت ها و جای پناه دانش و روشنایی امور و مقصد آن ما هستیم، هر كس ما را شناخت، دانش او بر وی سودمند بود، اعمالش در نزد خدا پذیرفته است، هر كس ما را نشناخت، دانش وی برایش سودآور نمی شود و اعمالش پذیرفته نخواهد بود».

دانش عترت از آن مقدار گسترده و ژرفا بهره مند است، كه افراد جز اندك ظرفیت ژرفای دانش آنان را ندارند. می فرماید: لو وجدت لعلمی حملة لنشرت التوحید و الاسلام و الدین و الشرایع من الصمد كیف لی و لم یجد جدی امیرالمؤمنین علیه السلام حملة لعلمه. [10] «اگر برای دانش خویش ظرفیتی می یافتم توحید و اسلام و دین شریعت های گوناگون را از «صمد» توضیح و تفسیر می نمودم. نه فقط من آن كه جدم امیرالمؤمنین علیه السلام بود، توانمندی كه بتواند دانش وی را بر تابد نیافت!»



[ صفحه 239]



اسود بن سعید می گوید: در نزد باقر العلوم علیه السلام بودیم، خود آغاز سخن كرد و فرمود: نحن حجة الله و نحن وجه الله و نحن عین الله فی خلقه و نحن ولاة امر الله فی عباده ثم قال ان بیننا و بین كل ارض ترا مثل ترا البناء. [11] «ما حجت خدا هستیم ما وجه الله هستیم و ما چشم خدا در میان مردم می باشیم و ما فرمان روایان خدا در میان بندگان خدا می باشیم. میان ما و هر سرزمینی پیوند دهنده ای همانند پیوند دهنده ساختمان (ملاط ساختمان) وجود دارد».

می فرماید: نحن جنب الله و نحن صفوة الله و نحن خیرته و نحن مستودع مواریث الانبیاء و نحن امناء الله عزوجل و نحن حجة الله و نحن اركان الایمان و نحن دعائم الاسلام و نحن من رحمة الله علی خلقه بنا یفتح و بنا یختم. «ما در بارگاه خداییم ما برگزیدگان خداییم و ما برترین ها هستیم، ما امانت ها و وارثان پیامبرانیم، ما مورد اعتماد خدای عزوجل هستیم. حجت خدا ماییم، اركان و ستون های امان و استوانه های اسلام ماییم. ما همان رحمت خدا بر مردم هستیم كه آغاز و انجام با ما انجام می گیرد».

می فرماید: نحن ائمة الهدی و نحن مصابیح الدجی و نحن منار الهدی و نحن السابقون الاولون و نحن الاخرون و نحن العلم المرفوع للحق من تمسك بنا لحق و من تأخر عنا غرق. «راهبران هدایت، چراغها در تاریكی ها ماییم. ما فرازهای افراشته رهنمون هستیم. و ما سبقت گیرنده ها در پیشینیان و پسینیان می باشیم. ما پرچم های برافراشته حقیم، هر كس با ما باشد به مقصد خواهد رسید؛ هر كس از ما جدا شود غرق



[ صفحه 240]



خواهد شد.»

نحن قادة الغر المحجلین و نحن خیرة الله و نحن الطریق الواضح و الصراط المستقیم الی الله و نحن من نعمة الله عزوجل علی خلقه و نحن المنهاج و نحن معدن النبوة و نحن موضع الرسالة. «رهبران روسفیدان ماییم و برگزیدگان خدا ماییم، راه شفاف و آشكار ماییم و بزرگراه به سوی خدا ماییم، ما از نعمت های ویژه بر خلق خداییم، و ما راه مستقیم هستیم، و جایگاه پیامبری و رسالت ما هستیم».

و نحن الذین مختلف الملائكة و نحن السراج لمن استضاء بنا و نحن السبیل لمن اقتدی بنا و نحن الهداة الی الجنة و نحن عری الاسلام و نحن الجسور و القناطیر من مضی علیها لم یسبق و من تخلف عنها محق. «ما محل رفت و آمد فرشتگانیم و ما چراغ و پرتو افكن برای افرادی كه بدنبال رهنمون هستند می باشیم. ما راه یافته ایم برای كسی كه به دنبال ما آید. ما راهنما به سوی بهشتیم. ما دستگیره های دین و پل های عبور دهنده مردم هستیم. هر كس با ما عبور كند به رو نمی افتد و هر كس جدا شود تباه می شود».

و نحن السنام الاعظم و نحن الذین بنا ینزل الله الرحمة و بنا یسقون الغیث و نحن الذین بنا یصرف عنكم العذاب. فمن عرفنا و ابصرنا و عرف حقنا بامرنا فهو منا و الینا [12] «ما برجستگی ها و فرازهای بلندیم. ما هم آنان هستیم كه خدا رحمت خویش را به واسطه ما نازل می كند؛ به واسطه باران سیراب می كند. ما همان كسانی هستیم كه خدا به



[ صفحه 241]



بركت ما عذاب را از شما دور می سازد. هر كس به ما شناخت داشته باشد و بر ما آگاهی یابد، حق ما را بشناسد از ماست و به سوی ماست».

می فرماید: طاعتنا فریضة و حبنا ایمان و بغضنا كفر محبنا فی الجنة مبغضنا فی النار. [13] «پیروی از ما بر همگان بایسته است، محبت به ما ایمان است. كینه توزی با ما كفر است. دوستان ما در بهشت؛ آنان كه بر ما كینه توزند در آتش خواهند بود».

بنا هدی الله اولكم و بنا یختم آخركم [14] ذروة الامر و سنامه و مفتاحه و باب الاشیاء و رضا الرحمن تبارك و تعالی الطاعة للامام بعد معرفته. [15] «اختیار و زمام كار و راهگشای مشكلات و رضایت خدای تبارك و تعالی شناخت ما و پیروی از ما است.» ایها الناس أین تذهبون و این یراد بكم بنا هدی الله اولكم و بنا ختم آخركم. [16] «مردم به كدامین سمت و سو روی می آورید؟ و مقصود خویش از كجا جستجو می كنید؟! خدای سبحان پیشینیان و پسینیان شما را بواسطه ما رهنمون ساخته است».

نحن اسلام و منا عرف شرائع الاسلام، [17] «اسلام ما هستیم و به واسطه ما اسلام شناخته می شود.» ینبغی للناس ان یحجوا هذا البیت و یعظموه لتعظیم الله ایاه و ان یلقونا حیث كنا نحن الادلاء علی الله. [18] «سزاوار است مردم حج انجام دهند و كعبه را كه خدا بزرگش داشته، بزرگ بدارند،



[ صفحه 242]



آنگاه ما (عترت) را ملاقات كنند، زیرا ما راهنمایان به سوی خدا هستیم».

ان الله اقدرنا علی ما نرید و لو شئنا ان نسوق الارض بازمتها لسقناها. [19] «خدای سبحان ما را بر هر كاری كه اراده كنیم، توانمند ساخته است، مدیریت زمین بر عهده ماست؛ هر گونه بخواهیم گردش می دهیم».

هر جا سخن حقی بیابید از نزد ما می باشد. شرقا و غربا فلا تجدان علما صحیحا الا شیئا خرج من عندنا اهل البیت. [20] «بر شرق عالم یا به غرب عالم بروید هر جا سخن صحیح، رهنمون حقی یافتید از نزد ما خارج شده است.» كل شی ء لم یخرج من هذا البیت فهو باطل. [21] «هر رهنمونی كه از این خانه (خانه اهل بیت) خارج نشود، باطل و گمراهی است.» و ان تركناهم لم یهتدوا بغیرنا. [22] «اگر آنان را رها سازیم رهنمون نخواهند شد».

نام عترت در ردیف نام خداست، ان ذكرنا من ذكر الله [23] بنا و الله انقذكم الله و بنا نعشك و بنا هداكم و نحن و الله دللنالكم علی ربكم فقفوا عند أمرنا و نهینا و لا تردوا علینا ما اوردنا علیكم. [24] «به خدا سوگند خدای سبحان بواسطه ما شما را نجات می دهد. شما را برتر و نیكو می گرداند و رهنمون می سازد. ما شما را به سوی پروردگارتان رهنمون هستیم. از دستورات ما پیروی كنید. فرمان های ما را دست رد



[ صفحه 243]



نزنید.» با این برتری هاست، كه آنان پیشوایان مردمند و از هر جهت از دیگران ممتازند. هیچ كس در كمال و فضیلت همتراز آنان نیست و حتی هیچ كس را نمی توان با آن سنجید، لا یقاس بنا احد، [25] «هیچ كس با ما سنجیده نمی شود».

امام باقر علیه السلام: انما یعرف الله عزوجل و یعبده من عرف الله و عرف امامه منا اهل البیت، [26] «آن كسی كه رهبرش را از ما اهل بیت بشناسد، خدا را خواهد شناخت و پرستش خواهد نمود».

سئل علیه السلام عن قول الله عزوجل اطیعوا الله و اطیعوا الرسول و اولی الامر منكم، ایانا عنی خاصة امر جمیع المؤمنین الی یوم القیمة بطاعتنا. [27] «از امام باقر علیه السلام در مورد آیه اطیعوا الله... پرسیدند كه منظور از اولی الامر چه كسانی هستند، حضرت فرمودند، منظور آیه فقط ما هستیم، خدای سبحان تا روز قیامت مردم را به پیروی از ما فرمان داده است».

جعلهم الله عزوجل اركان الارض ان تمید باهلها و عمد الاسلام. [28] «خدای سبحان ائمه را ستون های استوار زمین كه باعث آرامش زمین می باشند قرار داده است. خدای سبحان ائمه را ستون های اسلام قرار داده است».

انا لا نوصف و كیف یوصف قوم رفع الله عنهم الرجس. [29] «ما (اهل بیت) وصف ناپذیریم، چگونه می توان افرادی را كه هر گونه پلیدی از آنان زدوده شده است، وصف كرد؟!»



[ صفحه 244]



امام باقر علیه السلام: من دخل فی ولایة آل محمد دخل الجنة و من دخل فی ولایة عدوهم دخل النار [30] «هر كس در اشراف ولایت و رهبری آل محمد باشد وارد بهشت می شود؛ هر كس ولایت و رهبری دشمنان آنان را بپذیرد وارد آتش می شود».

امام باقر علیه السلام: یا شجرة، بحبنا تغفر لكم الذنوب. [31] «به بركت محبت ما گناهان شما بخشیده می شوند».

امام باقر علیه السلام: ولكن الله جل ثناؤه اختصنا من مكنون سره و خالص علمه بما لم یخص احدا به غیرنا. [32] «خدای بلند مرتبه و وصف ناپذیر، ما را از پنهانی های پنهانش آگاه و از دانش ویژه ای كه هیچ كس از آن بهره ندارد، بهره ور ساخته است».

امام باقر علیه السلام: نحن اهل بیت الرحمه، بیت النعمة و بیت البركة، و نحن فی الارض بنیان و شیعتنا عری الاسلام. [33] «ما اهل بیت رحمت و خانه نعمت و بركت می باشیم. ما اساس و بنیان زمین می باشیم، شیعیان ما دست آویزهای محكم اسلام هستند».

امام باقر علیه السلام: ان اقرب الناس الی الله عزوجل و اعلمهم و أرأفهم بالناس محمد و الائمة (علیهم السلام) فادخلوا این دخلوا و فارقوا من فارقوا اعنی بذلك حسینا و ولده فان الحق فیهم... [34] «مقرب ترین افراد



[ صفحه 245]



به خدا و داناترین افراد در بین مردم و مهربان ترین افراد به مردم محمد و امامان می باشند؛ یعنی حسین و فرزندان حسین كه حق همواره با آنهاست. هر روشی كه آنان در پیش گرفته اند، شما نیز پیروی كنید و از گروه و فردی كه دوری نمودند شما نیز دوری كنید».

باقر العلوم علیه السلام: و الله انا لخزان الله فی سمائه و ارضه لا علی ذهب و لا علی فضة الا علی علمه. [35] «به خدا سوگند ما (اهل بیت) خزینه های دانش خدا در آسمان و زمین هستیم».

امام باقر علیه السلام من اصبح من هذه الامة لا امام له من الله عزوجل طاهر عادل اصبح ضالا تائها، و ان مات علی هذه الحالة مات میتة كفر و نفاق. [36] «هر كس از امت رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم رهبری پاك و عادل از جانب خدا برنگزیند، در گمراهی و حیران است و اگر در این حالت از دنیا رود بر مرگ كفر و نفاق مرده است».

امام باقر علیه السلام ایها الناس ان اهل بیت نبیكم شرفهم الله بكرامته و اعزهم بهداه و اختصهم لدینه و فضلهم بعلمه و استحفظهم و اودعهم علمه علی غیبه فهم عماد لدینه شهداء علیه و اوتاد فی ارضه قوام بامره... «مردم اهل بیت پیامبر شما را، خدای سبحان با كرم خویش شرافت و ارجمندی بخشیده است. با رهنمون خویش آنان عزتمند نموده است، آنان برای دین خویش برگزیده، و با دانش خود برتری داده



[ صفحه 246]



است، آنان را مراقبت نموده و دانش غیب خویش را نزد آنان ودیعه نهاده است. آنان ستون های دین خدا هستند و استوانه های فخیم در زمین و پایدارترین افراد نسبت به فرمان های خدا می باشند».

فهم الائمة الدعاة و القادة الهادیة و القضاة الحكام و النجوم الاعلام و الاسرة المتخیرة و العترة المطهرة و الامة الوسطی و الصراط الاعلم و السبیل الاقوم، زینة النجباء و ورثة الانبیاء....

«آنان رهبرانی هستند كه به سوی خدا فرا می خوانند و داوران حكمران مردمند، و ستارگان آشكار و خاندان برگزیده و اهل بیت پاكی و امت معتدل و بزرگراه آشكار و راه مطمئن، زینت برگزیدگان و وارث پیامبرانند».

و الراغب منهم مارق و اللازم لهم لاحق و هم الباب المبتلی به، من أتاه نجا من أباه هوی الی الله یدعون و بامره یعملون و بكتابه یحكمون و بآیاته یرشدون. «كسانی كه از آنان روی برتابیدند از مدار حق خارج شدند افرادی كه با آنان همراه شدند به مقصد رسیدند. آنان همان محل ورودی هستند كه مردم بدان آزمون می شوند. هر كس از آن ورودی وارد شد، نجات می یابد و هر كس از آن روی برتابد سقوط می كند. به سوی خدا فرا می خوانند و به فرمان خدا رفتار می كنند بر اساس كتاب خدا داوری می نمایند. با آیات و رهنمون های خدا مردم را راهنمایی می كنند».

فهم الفروع الطیبة و الشجرة المباركة و معدن العلم و منتهی



[ صفحه 247]



الحلم و موضع الرسالة و مختلف الملائكة فهم اهل بیت الرحمة و البركة اذهب الله عنهم الرجس و طهرهم تطهیرا. [37] «آنان شاخسارهای پاك هستند و درخت با بر كتند و مخزن دانش و بردباری اند، آنان جایگاه پیامبری و محل رفت و آمد فرشتگانند. آنان خاندان رحمت و بركت خدا هستند، همان افرادی كه خدای سبحان هر گونه پلیدی و آلودگی را از آنان زدوده است».

این گونه شفاف سازی چهره عترت در فضای آلوده حاكمیت بنی امیه تنها هنر عترت است. با آشكار ساختن موقعیت عترت با طرح فضایل بنیانی عترت كه ریشه هر فضیلت و بنیان هر كرامت انسانی می باشند، چهره ی عترت را به جامعه می شناساند. ابرهای تیره را از برابر آفتاب هدایت می زداید. این موضع گیری است كه به تاریكی هایی كه بنی امیه پدید آورده اند می تازد. می توان گفت اینها نمونه هایی از گفتار حضرت در معرفی عترت است. چه بسیار از گفتار آنان كه در زیر خروارها پندارها و آویخته ها پنهان شدند. گرچه همین مقدار نیز موقعیت عترت را شفاف و پایدار می سازد. نقش عترت را در نظام هستی و ارزانی شدن نعمت ها و نیز نقش عترت را در رهبری جامعه و فرهنگ سازی انسان، به خوبی آشكار می نمایاند، كه عترت با فرهنگ سازی و معرفی عترت، هم چهره خویش را بر همگان شفاف می سازد؛ و هم نقش محوری خویش را در باروری فقه و فرهنگ دینی روشن می نماید. تلاش های فرهنگی عترت بدعت ها و آویخته های كه بر دامن دین می آویختند رسوا می نماید. دین را از خطر



[ صفحه 248]



انواع كژراهگی می رهاند. عترت دین را زلال و شفاف تفسیر و هاله های ابهام را از چهره دین می زداید. زمینه تداوم دین را فراهم می سازد، در واقع علت «مبقیه» دین و فرهنگ وحی، عترت می باشد. كه آفتاب این گونه آفتاب را تفسیر می نماید.


[1] ارشاد، ج 2، ص 168، مناقب، ج 4، ص 223.

[2] ارشاد، ج 2، ص 162.

[3] مناقب، ج 4، ص 209، بحار، ج 46، ص 266.

[4] مناقب، ج 4، ص 223.

[5] كشف الغمه، ج 2، ص 352.

[6] مناقب، ج 4، ص 223.

[7] وسائل الشيعه، ج 18، ص 9.

[8] مناقب، ج 4، ص 194.

[9] اختصاص، 309.

[10] التوحيد، صدوق، ص 93، القطرة من بحار مناقب النبي و العترة، ج 1، ص 196.

[11] بحار، ج 25، ص 384، القطرة...، ج 2، ص 258.

[12] فرائد السمطين، ص 253، حديث شماره 523.

[13] مناقب، ج 4، ص 223.

[14] اصول كافي، باب مولد ابي جعفر عليه السلام حديث 5.

[15] همان، باب فرض طاعه الائمه، ح 1.

[16] همان، باب مولد ابي جعفر عليه السلام، حديث 5.

[17] بحار، ج 65، ص 58.

[18] بحار، ج 65، ص 86.

[19] اختصاص، ص 272.

[20] كافي، ج 1، كتاب الحجه باب كل شي ء من الحق...، حديث 3.

[21] وسائل، ج 18، ص 94.

[22] ارشاد، ج 2، ص 168.

[23] اصول كافي، باب ما يجب من ذكر الله حديث 2.

[24] بحار، ج 46، ص 278.

[25] بحار، ج 46، ص 278.

[26] اصول كافي، كتاب الحجه، باب معرفه الامام، حديث 4.

[27] همان، باب ان الامام عليه السلام يعرف الامام، حديث 1.

[28] همان، باب ان الائمه اركان الارض، حديث 3.

[29] همان، كتاب الايمان و الكفر، باب المصافحه، حديث 16.

[30] بحار، ج 8، ص 348.

[31] امالي طوسي، مجلس 16، ص 65، بحار، ج 65، ص 116.

[32] بحار، ج 46، ص 307.

[33] همان، ج 65، ص 35.

[34] همان، ج 51، ص 136.

[35] كافي، كتاب الحجه، باب الائمه (ع) ولاة امرالله، حديث 2.

[36] همان، باب معرفه ي الامام، حديث 8.

[37] بحار، ج 26، ص 255.